حکایت صیاد ضعیف و ماهی قوی گلستان سعدی

گستان سعدی ،باب سوم در فضیلت قناعت ، حکایت 23

صیادی ضعیف را ماهی یی قوی به دام اندر افتاد

طاقت حفظ آن نداشت ، ماهی بر او غالب آمد

و دام از دستش در ربود و برفت

شد غلامی که آب جوی آرد             جوی آب آمد و غلام ببرد

       دام ، هر بار ماهی آوردی                ماهی این بار رفت و دام ببرد

دیگر صیادان ، دریغ خوردند و ملامتش کردند که ، چنین صیدی در دامت افتاد

و ندانستی نگاه داشتنش. گفت ای برادران ! چه توان کرد ؟

مرا روزی نبود و ماهی را همچنان روزی مانده بود.

صیاد بی روزی در دجله نگیرد و ماهی بی اجل بر خشک نمیرد

حکایت 6 از باب هفتم در تاثیر تربیت از گلستان سعدی

پادشاهی پسری را به ادیبی داد و گفت:

این فرزند توست ، تربیتش همچنان کن که یکی از فرزندان خویش

ادیب خدمت کرد و متقبّل شد و سالی چند بر او سعی کرد

و به جایی نرسید و پسران ادیب در فضل و بلاغت منتهی شدند

مَلِک ، دانشمند را مواخذت کرد و معاتبت فرمود که :

وعده ی خلاف کری و وفا به جا نیاوردی !

گفت: بر رای خداوند روی زمین پوشیده نماند که تربیت یکسان است و طباع مختلف

گر جه سیم و زر ز سنگ بر آید همی          در همه سنگی نباشد زر و سیم

       بر همه عالَم همی تابد سُهیل             جایی انبان میکند ، جایی ادیم

دندانم شکست

برای شن ریزه ای که در غذایم بود

درد کشیدم ، نه برای دندانم

برای کم شدن سوی چشمان مادرم

*

*

cfss.ir

*

* 

آدمیست دیگر 

یک روز حوصله هیچ چیز را ندارد

دوست دارد خودش را بردارد بریزد دور

*

*

cfss.ir

*

*

نیستیم

یه دنیا میاییم

عکس یک نفره میگیریم

بزرگ میشویم عکس دو نفره میگیریم

پیر میشویم عکس یک نفره میگریم

و بعد دوباره باز نیستیم

در دشمنی دو رنگی نیست

کاش دوستان هم در موقع خود بی ریا بودند

*

*

cfss.ir

*

*

در دنیایی که روزی روحم مرا ترک میکند

از دیگران نباید انتظار داشت

*

*

cfss.ir

*

*

زخمی بر پهلویم است

روزگاری نمک میپاشد و من پیچ و تاب میخورم

و همه گمان میکنند که میرقصم

*

*

cfss.ir

*

*

خوب بودن ! کلمه ی هیجان آوری نیست

خوبی ، در فارسی شکوه و عظمت خارق العاده ای ندارد

با متوسط بودن و بی بو و خاصیت بودن هم صف است

خوب بودن از نظر ما یعنی بد نبودن ! و این معنی مبتذلی است

*

*

cfss.ir

*

*

انسان نقطه ای است بین دو بی نهایت

بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته

بنگر به کدام یک طرف میروی

*

*

cfss.ir

*

*

هرگز به کوچه بن بست ناسزا نگو

رنج بن بست بودن برای کوچه کافی است

دکتر علی شریعتی

میخواستند بوسه و بغل کردن را از عشق حذف کنند

ولی دیگران عشق را از بوسه و آغوش پاک کردند

آدمی که غرق میشود 

میمیرد ....

چه در دریا ....

چه در رویا ....

دلتنگم

دلتنگ تو 

هوا سرد شده 

سرده سرد ....

یا دل من سرد شده؟

حتی گرفتن فنجان قهوه هم درد را تسکین نمیدهد

گرما ی وجودت را میخواهم

در کنارم

فقیری از کنار دکان کباب فروشی عبور میکرد

بوی خوش کباب فضا را گرفته بود

مرد فقیر که گرسنه و بی پول بود تکه نانی خشک را از پارچه اش در آورد

و گرفت دود کباب تا بو بگیرد و آن را بخورد

او به همین تربیت چن تکه نان خشک که یکی از دیگری سفت تر را خورد

میخواست برود که دکان دار فریاد زد

آهای پولش کو؟

مرد فقیر گفت که برای بوی کباب که پول نمیگیرند

هر چند که او پولی نداشت

دکان دار ، فقیر را گرفته بود و نمیگذاشت برود

از قضا ملا نصرالدین که از آن جا می گذشت ماجرا را دید

ملا از دکان دار خواست که فقیر را رها کند و او پولش را خواهد داد

فقیر از ملانصرالدین تشکر کرد

چند قدمی فقیر دور نشده بود که ملانصرالدین چند سکه را به زمین انداخت و به دکان دار گفت

خوب گوش کن

مزد بوی کباب ، صدای سکه است

برگ در هنگام زوال می افتد ، میوه در هنگام کمال

نگاه کن که تو چگونه می افتی

همچون برگی زرد یا سیبی سرخ

تنها راهزنی که همه ی آنچه دارد و ندارد انسان را

به تاراج خواهد گذاشت

اندیشه های منفی خود اوست

جنگل ثمر نداشت تبر اختراع گردید

هابیل ها مزاحم قابیل می شدند

افسانه ی حقوق بشر اختراع شد

مردم اندیشه فخر فروشی نداشتند

سیم و زر اختراع شد

ادامه مطلب را دنبال کنید

از کلام دل نشینت سرمست و شیدا میشوم  

با نگاه نازنینت در تو پیدا میشوم

هر شب و روز جلوه گر در هم نگاهم میشوی

در حریم ساحل عشق موج دریا میشوم

♥

cfss.ir

♥

اسمان جای عجیبیست نمیدانستیم

عاشقی کار عجیبیست نمیدانستیم

عمر مدیون نفس نیست نمیدانستیم

عشق کار همه کس نیست نمیدانستیم 

♥

cfss.ir

♥

نازی که ز لبخند گل یاس هویداست

زیبائی عشق است که در چشم تو پیداست

نم نم باران که میبارد

و ترنمش را پیشکش گل ها میکند

انگار نغمه میدهد که کسی در راه است

بوی باران که بلند میشود یاد بوی وجودت می افتم

باران که چیک و چیک صدا میده

من آروم تو دلم میگم چه قدر زیباست

ولی بعدش بلند فریاد میزنم

صدای تو خود ترانه زندگی است

ادامه مطلب را دنبال کنید